عشق انسانی بیش از آنکه هنر دلبری باشد، هنر دلداری است.
انگار هنر عاشقی بیشتر آدابدانی و نکتهسنجی در مقام پیوستن است، که باید دل محبوب را به دست آورد. هنر عاشقی شکل تعالییافتهی هنر شکار است، اما شکارِ دل. عاشق بر گِرد محبوبش میچرخد، میرقصد، پر میگشاید، نغمه سر میدهد تا جلوهی زیباییهایش نظر محبوب را جلب کند، و او را به پاسخ متقابل و متقارن برانگیزد. ظاهراً شیوهی دلربایی انسانها و سایر حیوانات تفاوت ساختاری بنیادینی ندارد. تفاوت اما در اخلاق عاشقی است. در قلمرو ما انسانها شکار دل محبوب به هر شیوهای روا نیست، شیوهای انسانی، عشقورزی در قلمرو اخلاق است- یا باید باشد
کاظم سعیدزاده محبوب ,عاشقی منبع
درباره این سایت